پگاه پایه دار اردکانی؛ حسن ذوالفقارزاده
چکیده
معماری و رسانه، به عنوان ابزارهای اجتماعی در بستر فرهنگی و تاریخی، نقش مهمی را در زندگی روزمرهی انسانها ایفا میکنند. با توجه به تعدد روزافزون رسانهها و وجود ارتباط با مخاطبین در هر دوی این پدیدهها، ...
بیشتر
معماری و رسانه، به عنوان ابزارهای اجتماعی در بستر فرهنگی و تاریخی، نقش مهمی را در زندگی روزمرهی انسانها ایفا میکنند. با توجه به تعدد روزافزون رسانهها و وجود ارتباط با مخاطبین در هر دوی این پدیدهها، هدف پژوهش حاضر آن است که دریابد آیا میتوان معماری را نیز بهمثابه یک رسانه دانست یا خیر. به همین منظور ابتدا تعاریف رسانه و معماری از دیدگاه واژهشناسی و ادبیات، و سپس نظریهپردازان و معماران بررسی شده است و با تطبیق نظریات آنها، اصول نشانهشناسی و عناصر تشکیلدهندهی رسانه، مدلی مبنی بر فرایند ارتباطی در شناخت یک اثر معماری توسط مخاطب به دست آمده است. مدل حاصل، تعریف رسانه به عنوان وسیلهی ارتباط جمعی را در دل خود جای داده و نشان میدهد که هردوی آنها در طول تاریخ بر هویت، شناخت واقعیات، الگوی مصرف و درک انسانها از حقایق و ارزشها مؤثر بودهاند. این مقاله، پژوهشی کیفی است که با رویکرد سیستمی و کلنگر، به تحلیل، ترکیب و تطبیق دو سیستم معماری و رسانه میپردازد و از رویکرد نشانهشناسی نیز برای تحلیل رابطهی میان کالبد، محتوا و معنای معماری با ادراک و شناخت انسان استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از منابع اسنادی به دست آمدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که میتوان معماری را نیز بهمثابه یک رسانه، شامل عناصر فرستندهی پیام و مخاطب، پیام، رمز نگاری و رمزگشایی، کانال ارتباطی، عامل رسانهای، زمینه و عوامل اختلالگر دانست که در رسیدن پیام معماری با استفاده از ویژگیهای کالبدی، معنایی و محتوایی به وسیلهی حواس پنجگانه و قدرت ذهن و ادراک به انسان یاری میرسانند.