سحر طوفان؛ امیر جدایی
چکیده
محراب مساجد اهمیت نمادین و کالبدی در معماری اسلامی دارد. محرابهای قرن هفتم تا اواسط قرن هشتم هجری مقارن با دوره ایلخانی از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار بوده و زیباترین و نفیسترین آرایهها و کتیبهها ...
بیشتر
محراب مساجد اهمیت نمادین و کالبدی در معماری اسلامی دارد. محرابهای قرن هفتم تا اواسط قرن هشتم هجری مقارن با دوره ایلخانی از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار بوده و زیباترین و نفیسترین آرایهها و کتیبهها را در خود جای دادهاند. مساجد جامع تبریز و مرند از مهمترین بناهای مذهبی تاریخ معماری و در زمرهی بهترین نمونههای برجای مانده در زمینه تزئینات ایلخانی در منطقه آذربایجان هستند. این مقاله با هدف شناخت بخشی از هنر ایرانی اسلامی، سعی در بررسی آرایههای تزئینی محراب مساجد جامع تبریز و مرند دارد. شیوهی پژوهش در این مقاله روش تحقیق تطبیقی بوده و شامل بررسی ترکیببندی کالبدی و تزئینات محراب در هر دو مسجد میباشد. در نمونههای مورد بررسی مفهوم تداوم در نقوش اسلیمی و هندسی گچبریها از دوره سلجوقی تا دوره ایلخانی به صورت آژدهکاریهای شش ضلعی و استفاده از گل رزت نمودار است. وجود یک فرم تزئینی قرینه در گچبری دو گوشه کتیبه نوشتاری محراب مسجد جامع تبریز باعث انقطاع متن شده و با نوشتار یکپارچه و زاویهدار متن در محراب مسجد جامع مرند تفاوت محسوسی دارد. انتخاب و نمود هنرمندانهی آموزههای اسلامی مبتنی بر خلوص نیت در کتیبهها نمایشی از محوریت دین در دوره ایلخانی است. پارادایم وحدت در کثرت، علیرغم تفاوت تناسبات در تعریف کالبدی محرابها، تنوع موتیفهای مورد استفاده در کتیبهها، ساختار متفاوت تدوین و طرح محرابها با توجه به ابعاد پهنه پیشانی، فرم طاقنماها و ستوننماها، به شکل حسی واحد در ادراک مکان محراب در هر دو مسجد مشهود است. مهمترین دلیل دریافت حسی فضای محراب به صورت یکسان و متشابه در هر دو مسجد به تاثیرگذاری شاخص بصری مصالح گچی، شاخص معنوی مفاهیم قرآنی و شاخص فرامرزی خط کوفی عربی معطوف میشود.