محمدحسن خادم زاده؛ حمیده چوبک؛ رویا خرمی
چکیده
موزهها و محوطههای تاریخی از آن جهت که ارتباط مخاطب را با گذشته برقرار میکنند برای مردم جذابیت ویژهای دارند، در این میان بازدید از محوطههای تاریخی بدلیل قرارگیری در بطن اثر و زمینههای شکلگیری ...
بیشتر
موزهها و محوطههای تاریخی از آن جهت که ارتباط مخاطب را با گذشته برقرار میکنند برای مردم جذابیت ویژهای دارند، در این میان بازدید از محوطههای تاریخی بدلیل قرارگیری در بطن اثر و زمینههای شکلگیری آن، برای مخاطب از اهمیت بیشتری برخوردار است اما ضرورتهای حفاظت از آثار، اعم از ملموس، ناملموس و طبیعی درکنار تلاش برای ادامه حیات محوطه، دغدغه فکری مدیران آنها است. بهمنظور نیل به هدف پژوهش که تلاش برای تبیین ضرورتها و مولفه های فضایی مناسب برای حضور عمومِ مردم در محوطههای تاریخی در قالب پارک باستانشناسی میباشد، پاسخ به این سوالات الزامیست. چه ضرورتهایی بر ایجاد پارک باستانشناسی در محوطه تاریخی تاکید دارند؟ و مولفههای اصلی در ایجاد پارک باستانشناسی کدامند؟ این تحقیق در ابتدا با رویکرد کیفی و راهبردِ تفسیری- تاریخی، براساس مطالعات کتابخانهای به تعریف و تشریح دیدگاههای نظریهپردازان و منشورها و کنوانسیونهای ملی و بینالمللی در زمینه موزه، محوطههای تاریخی و پارک باستانشناسی و ویژگیهای هرکدام پرداخته، سپس کوشش نموده با راهبرد استدلال منطقی با تکیه بر مباحث بنیانی به پاسخ سوالات بپردازد. نتیجه آنکه ضرورت ایجاد پارک باستانشناسی، حفاظت پایدار یک محوطه تاریخی در کنار توسعة پایدار آن است که منجر به توسعة پایدار جوامع محلی حاضر در منطقه میشود و این نیازمند مولفههایی است که میتوان در دو دسته ایجابی شامل میراث ملموس، ناملموس و طبیعی و توسعهای که عبارتند از تاسیسات و تجهیزات، خدمات، نیروی انسانی، اجتماعی، امنیت و ایمنی جای داد. مولفههای ایجابی، ایجاد پارک باستانشناسی را ممکن میکنند و مولفههای توسعهای شرایط را برای ادامه حیات آن مهیا می نمایند.